نقش زنان در پارلمان آينده کشور
نصير مهرورز نصير مهرورز

 

مشکلات ومعضلات یک انتخابات دموکراتیک درافغانستان یکی دوتا نیست تا برآن انگشت گذاشته شود. در27 ماه سنبله امسال انتخابات پارلمانی یا انتخابات ولسی جرگه، وانتخابات شوراهای ولایات درافغانستان برگذارگرديد. نتایج این انتخابات نشان خواهد داد که پس ازسرنگون شدن رژیم طالبان توسط نیروهای ایالات متحده امریکا چه تحولات سیاسی واجتماعی درافغانستان رونما گردیده است. دراینجا نمیتوان انتظارات را صرفاً به برخورد حکومت ویا نیروهای سیاسی عامل درافغانستان محدود گردانید. قبل ازهمه ذهنیت عمومی جامعه درشکل گیری نظام سیاسی ازاهمیت فراوانی برخورداراست.  درپهلوی سایرمسایل نقش زنان یا نصف جامعه دراین انتخابات با توجه به محرومیت تاریخی آنان ازحقوق سیاسی برابر بامردان ، وستمهایی که دردوران طالبان برآنها رواداشته شده است ، توجه دانشمندان ، روزنامه نگاران وتحلیلگران را بخود جلب نموده استازقرارمعلوم،پیرو به " کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان"، که می گوید : دول عضو باید درتمام زمینه ها به ویژه زمینه های سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی وفرهنگی کلیه اقدامات مناسب ازجمله وضع قوانین را برای تضمین توسعه وپیشرفت کامل زنان ونیز بهره مندی آنان ازحقوق بشر وآزادیهای اساسی برمبنای مساوات با مردان به عمل آورند."، قانون اساسی جدید افغانستان ، جولانگاه وسیعتروامتیازات نسبی ایرا که در حاکميت های جهادی و طالبي چندان ملموس نبوده است ، برای زنان افغانستان قایل گردیده است. با اینهم به مشکل میتوان تصورنمود که زنان افغانستان دراین دورانتخابات پارلمانی بتوانند، جایگاه شایسته ایرا که مستحق آن میباشند،  بدست آورند. آنچه روشن است اینکه ، یک سلسله حقوق وآزادیهایی که زنان افغانستان بدان نایل آمده اند، بیشترمحصول تصمیم واراده دولتها بوده است، تااینکه ثمرهء مبارزات رهایبخش خودزنان باشند. این واقعیت تا امروز وفرداهایی که زنان افغانستان خود قادرگردند تا با اتکا به نیروی خود، حرف شانرا به کرسی بنشانند، یک سلسله نوسانها را دردادوگرفت حقوقی زنان وجامعه ترسیم خواهد نمود.  رهایی زنان درکشورهای صنعتی محصول یک مبارزه ی طولانی ، هدفمندانه ، ودردناکی بوده است ، که ازچند قرن بدینسو آغازیافته وتاکنون نیز به فرجام مطلوبش نرسیده است، یعنی ما با یک پروسه ویا روند تاریخی چند قرنه وپرفرازونشیب روبرومیباشیم ، حالانکه طرحهایی جهت تامین مساوات زن ومرد درافغانستان ، بیشترپروژه های دولتهای افغانستان یا آنچه جامعهء بین المللی خوانده میشود بوده است. ازآنجاییکه پروژه ها میکوشند زمان صرف شده دریک روند تاریخی را هرچه کوتاه تربسازند، تعیین هدفهای درازمدت ومقطعی، انسجام وهمآهنگی وبرنامه ریزی  درآنها  ،ازجمله ی ارکان موفقیت به شمارمیروند . خانم دکترعالمه کارشناس اموراجتماعی وکسیکه ازنزدیک بازنان افغانستان وآمادگیهای آنتخاباتی شان آشنایی دارد، مشکلات زنان افغانستان را اینطورارزیابی می نماید :متاسفانه نظربه شرایط اجتماعی ایکه برافغانستان حاکم بوده است، زنان کمترآگاهی سیاسی دارند، کمترحق دارند که دراجتماع ظاهرشوند، همچنان جامعه ی افغانی که یک جامعه ی سنتی است کمتربه زنان اجازه می دهد. خانم میشیلینه  سنت لیور – دیمونت Micheline Centlivers-demont ، پروفیسورانسانشناسی در دانشگاه نیوچاتل سویس بدین نظراست که : افغانستان امروز، اندکی کمترازدیروزنسبت بزنان ستمگراست. اماباوجود آنکه اوضاع بطورقابل ملاحظه ای بهبود یافته است، بسیاری چالشها هنوزوجود دارند... بسیاری زنان هنوز برای مشارکت درامور عامه دچارمحدودیت میباشند." پروفیسورنامبرده می گوید: بسیاری اصلاحات درقسمت حقوق زنان ازبالا وتوسط دولتها ضمن تلاشهایی برای عصری ساختن یا مدرانیزاسیون زنا ن صورت گرفته است، تا اینکه نتیجه ی یک جنبش واقعی زنان باشند. درتمام تلاشهایی که درجریان قرن بیستم برای بهبود بخشیدن به امورزنان صورت گرفته است، هرگزکدام زنی  این تلاشها را رهبری نکرده است. ازآنجاییکه این روند رهایی زنان با عصری ساختن ویا مدرنیزاسیون درارتباط بوده است، پیشرفت بسوی رهایی کامل با این موانع فکری برمیخورد که تصورمی کند، که گویا رهایی زنان یک پدیده ی غربی است، حالانکه رهایی زنان به مفهوم بی عفتی وجنگ میان زن ومرد نیست. با اینهم اومعتقد است که چنین دیدگاه های محافظه کارانه ای ، طرزتلقی تمام جامعه را درمورد مساله  رهایی زنان بازتاب نمی دهد. یکی ازعواملی که زنان افغان همیشه درحاشیه رانده شده اندعبارت ازجدال سرسختانه ی سنتهای ناپسندیده دیرپای جامعه ی ماست که اکثراً روی تعصب وافراطیت دگماتیک استواربوده است. همین سنتهای خرافاتی و تعصبات بیمورد وغیرشرعی وغیراخلاقی است که دست وپای زن افغان را بیرحمانه درغل وزنجیرکشیده ونمی گذارد تالیاقت وشایستگی ودرایت خویش را درجامعه واجتماع به ظهوربرساند ترس اين وجود دارد که شاید درپارلمان تعداد ناچیز زنان راه پیداکنند. وممکن زنان دموکرات کمتربه پارلمان راه پیداکنند. زيرا یکتعداد زنان دیگری که خودرا کاندید نموده اند- که زنان دموکرات نیستند- ازحمایت شوهران خود ، ازحمایت فامیلهای خود وقوم خود برخورداراند. آنان ازلحاظ امکانات اقتصادی همه چیزرا دارند.  ولي در هر حالت موجوديت کميت مشخص شده از جانب قانون در پارلمان حتمي بوده و زنان بايد در آينده نظام سياسي کشور همگام با مردان به پيش روند.

 

 


September 25th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات